فریدون مشیری شاعر عشق، صلح، تغزل، میهن و عواطف و احساسات اجتماعی و انسانی است. شعر مشیری، به دلیل بیان ساده عواطف انسانی و دغدغههای اجتماعی و فلسفی و احساسات میهندوستانه و پرهیز از زبان و تصاویر و شیوههای بیانی دیریاب و غریب و دشوارفهم، مخاطبان زیادی را از طیفها و اقشار و سنین گوناگون به خود جلب میکند. با مجله بنوبوک همراه ما باشید تا به بیوگرافی فریدون مشیری و معرفی آثار او بپردازیم.
مشیری شاعری محبوب در میان نوجوانان علاقمند به اشعار عاشقانه و احساساتیست و همچنین شاعری مورد پسند آنها که شعر را پیچیده و دشوار نمیخواهند و میخواهند مضامین و مفاهیم انسانی و عاطفی و اجتماعی و فلسفی به شکل و بیان و زبانی ساده و صمیمی و بهدور از پیچیدگی به آنها ارائه شود.
فریدون مشیری در اشعارش عشق به انسان و میهن و صلح و دوستی و مهربانی و نیز عوالم احساسی و عاشقانه و تغزلی و عرفانی و رنجهای آدمی را به زبانی آشنا و به شیوهای لطیف و ساده و احساساتی بیان میکند و این رمزِ اقبال عامه به آثار او و پُرفروششدن این آثار است.
اشعار فریدون مشیری دارای مضامینی متنوع است. او هم از عشق میان دو انسان میسراید و هم از عشق به آدمیت و عشق به میهن و صلح و دوستی و مهربانی در معنای عام آن و نیز از عشق به خدا.
فریدون مشیری را، بهگواه بعضی اشعارش، میتوان شاعری ضد جنگ و خشونت و منادی صلح دانست. او مرثیهسرای مرگ آدمیت است و به زبان و بیانی ساده و صمیمی و احساساتی از ظلمی میگوید که جباران تاریخ طی قرنها بر انسان روا داشتهاند.
مشیری همچنین سراینده صفا و زلالی عشق و احساسات عاشقانه است و سراینده احساسات نوجوانانه و شور جوانی و احساسات تلخ و شیرین. او در شعرش هم سراینده بهار است و هم تصویرگر خزان.
مشیری با شعر کلاسیک ایران بهخوبی آشنا بود و در اشعارش، ضمن پیروی از سبک نیمایی، به سنت شعری ایران نیز نظر داشت.
فریدون مشیری موسیقی سنتی ایرانی را هم خوب میشناخت و به چَموخم آن وارد بود. مدتی هم عضو شورای موسیقی رادیو بود. اشعار مشیری بسیار دستمایۀ اجراهای موسیقایی قرار گرفتهاند و روی آنها آهنگ ساخته شده است. محمدرضا شجریان از معروفترین و شاخصترین خوانندگانیست که اشعاری از فریدون مشیری را خوانده است.
بهجز موسیقی سنتی، اشعار فریدون مشیری در قالب موسیقی پاپ نیز خوانده شدهاند و روی آنها آهنگ ساخته شده است.
نام فریدون مشیری بیش از هر چیز با شعر عاشقانۀ «کوچه»، که از معروفترین اشعار او و از معروفترین و محبوبترین عاشقانههای ایرانی معاصر است، در حافظۀ ایرانیان ثبت شده است.
در ادامه مروری کردهایم بر زندگی و آثار او:
تولد و سالهای آغازین
فریدون مشیری در تاریخ 30 شهریور 1305 در تهران متولد شد. پدربزرگ پدریاش، میرزا محمود خان مشیر، در دوره قاجار مدیر امور مخابراتی غرب ایران بود. میرزا محمود خان به مأموریت به همدان فرستاده شد و از همین رو ابراهیم مشیری افشار، پدر فریدون مشیری، در همدان به دنیا آمد.
پدر در جوانی عازم تهران شد و به استخدام وزارت پست درآمد. بهنظر میرسد که فریدن مشیری زندگی کارمندی و اداری را از خاندان پدری و ذوق هنری و طبع شعر و علاقه به روزنامهنگاری را از خاندان مادری به ارث برده باشد، اگرچه گویا پدرش هم اهل شاهنامهخوانی بوده است.
مادرش خورشید نام داشت و ملقب بود به اعظمالسلطنه و تبارش به قجرها میرسید. او فرزند میرزا جواد مؤتمنالممالک، از اشرافزادگان قاجار و نماینده دوره اول مجلس شورای ملی، بود.
پدربزرگ مادری فریدون مشیری، علاوه بر سیاست، اهل شعر و ادبیات هم بود و شعر میسرود و تخلص شعریاش «نجم» بود و دایی مشیری، فضلالله بایگان، نیز بازیگر و کارگردان تئاتر و از پیشگامان تئاتر نوین ایران و بنیانگذاز نشریۀ «هنرمندان»، اولین نشریۀ مستقل تئاتر ایران، و کارگردان و بازیگر و تهیهکننده سینما بود.
مشیری سالهای اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در تهران گذراند و بعد از آن، بهدلیل مأموریت اداری پدر، به مشهد رفت. بعد از چندسال و درست در بحبوحۀ اشغال ایران توسط متفقین در سال 1320 به تهران برگشت و در مدرسۀ «دارالفنون» ثبت نام کرد.
دبیرستان، کار، شعر و مرگ مادر
سالهای دبیرستان فریدون مشیری در مدرسههای «دارلفنون» و «ادیب» گذشت. از همان دوران نوجوانی، یعنی از پانزده سالگی، سرودن شعر را آغاز کرد و اولین شعرش هم شعری شاهنامهوار با رنگوبوی ملیمیهنی بود و گویی به تأثیر از اشغال ایران توسط متفقین سروده شده بود.
سال آخر دبیرستان بود که همزمان با تحصیل وارد کار اداری شد و به استخدام اداره پست و تلگراف درآمد. این همزمان است با واقعهای دردناک در زندگی فریدون مشیری؛ او در هجده سالگی مادرش را از دست میدهد و این حادثۀ تلخ تأثیری عمیق بر او میگذارد.
در همان سن هجده سالگی، یعنی در سال 1323، است که برای اولین بار شعری از فریدون مشیری، با عنوان «فردای ما»، در روزنامۀ «ایران ما» چاپ میشود.
تحصیلات ناتمام و روزنامهنگاری
مشیری همزمان با کار در اداره پست و تلگراف در آموزشگاه فنی وزارت پست و تلگراف ادامۀ تحصیل میدهد. روزها کار میکند و شبها درس میخوانَد.
در همان گیر و دار درس و کار است که مشیری وارد عالَم مطبوعات و روزنامهنگاری میشود. کار روزنامهنگاری را با روزنامۀ «شاهد» جبهۀ ملی و بهعنوان خبرنگار این روزنامه در در مجلس شورای ملی آغاز میکند.
مدتی در دانشگاه تهران به تحصیل در رشتۀ ادبیات فارسی میپردازد اما مشغلۀ کار اداری و روزنامهنگاری مانع ادامۀ تحصیلش میشود. تحصیلات آکادمیک در ادبیات را رها میکند اما از روزنامهنگاری دست نمیکشد.
مشیری از سال 1333 تا 1351 بهمدت هجده سال مسئولیت صفحات شعر و ادب مجلۀ «روشنفکر» را بهعهده داشت،که صفحاتی بودند مختص شعر و ادبیات و نقد کتاب و همچنین نقاشی و تئاتر و سینما. مشیری در این دوره، با چاپ اولین اشعار بسیاری از شاعران تازهکارِ مستعد در صفحات شعر و ادب مجلۀ «روشنفکر» و تشویق این شاعران، نقش مهمی در معرفی آنها ایفا میکند. بسیاری از شاعرانی که بعدها به شاعران معروفی بدل شدند اولین اشعارشان را در صفحات شعر و ادب مجلۀ «روشنفکر» چاپ کردند.
مدیریت صفحات شعر و ادبیات مجلۀ «سپید و سیاه» از دیگر فعالیتهای مطبوعاتی فریدون مشیری بود. او با مجلۀ «سخن»، بهسردبیری پرویز ناتل خانلری، نیز همکاری میکرد.
ازدواج، تشنۀ طوفان و گناه دریا
فریدون مشیری در سال 1333، همان سالی که همکاری با مجلۀ «روشنفکر» را آغاز میکند، با اقبال اخوان، که در آن زمان دانشجوی رشتۀ نقاشی دانشگاه تهران است، ازدواج میکند. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای بهار و بابک است.
یک سال بعد از ازدواج، یعنی در سال 1334، فریدون مشیری اولین دفتر شعرش را، با عنوان «تشنۀ طوفان» منتشر میکند. دخترش، بهار، نیز در آبان همین سال متولد میشود.
دفتر شعر «تشنۀ طوفان» با مقدمۀ محمدحسین شهریار و علی دشتی منتشر میشود. کتاب «تشنۀ طوفان» شامل شعرهاییست لطیف و موزون و پر از احساس درباره عشق، فراق، اندوه و حسرت و همچنین عرفان و صفای عشق عرفانی و تأثیر حیاتبخش آن.
در سال 1335 مشیری دفتر شعر دومش، با عنوان «گناه دریا»، را منتشر میکند. زندگی و مرگ و تقدیر و عشق و عرفان و رنج از مضامین اصلی کتاب «گناه دریا» هستند.
در سال 1336 مشیری چاپ دوم کتاب «تشنۀ طوفان» را با افزودههایی به نام «نایافته» منتشر میکند. دو سال بعد، در سال 1338، پسرش، بابک، به دنیا میآید.
کوچه
در اردیبهشت 1339 مشهورترین شعر فریدون مشیری، یعنی شعر عاشقانۀ «کوچه»، برای اولین بار در مجلۀ «روشنفکر» منتشر میشود.
شعر «کوچه» نام فریدون مشیری را برای همیشه در تاریخ شعر فارسی و حافظۀ شعرخوانان جاودانه میکند.
مَطلَعِ شعر «کوچه»، که شُهره خاص و عام و از مَطلَعهای معروف شعر عاشقانۀ ایرانی معاصر است، چنین است:
«بیتو مهتابشبی باز از آن کوچه گذشتم
همهتن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم…»
سخن، رادیو، شعر، عرفان، موسیقی، سفر
در سال 1340 فریدون مشیری دفتر شعر «ابر» را منتشر میکند. در همین سال همکاریاش با مجلۀ «سخن» آغاز میشود. در سال 1341 به شورای نویسندگان رادیو ایران میپیوندد.
در سال 1345 علاقهاش به ادبیات عرفانی به انتشار کتابی با عنوان «یکسو نگریستن و یکسان نگریستن» منجر میشود که شامل حکایاتی از ابوسعید ابوالخیر، عارف مشهور ایرانی، و شرح احوال اوست. این کتاب با مقدمهای از جواد نوربخش همراه است.
در سال 1346 کتاب «ابر و کوچه» را منتشر میکند که شامل بازچاپ دفتر شعر «ابر» و افزودههایی به آن دفتر است.
کتاب «بهار را باور کن» دفتر شعر بعدی فریدون مشیری است که در سال 1347 منتشر میشود. در همین سال برای شعرخوانی به کرمان میرود.
در سال 1348 کتاب «پرواز با خورشید» را منتشر میکند و در سال 1349 منتخبی از اشعارش در قطع جیبی به چاپ میرسد.
در سال 1350 همکاری فریدون مشیری با شورای موسیقی رادیو ایران آغاز میشود. آشنایی مشیری با موسیقی ایرانی در حد یک آشنایی کُلی و عمومی نبود. او جزئیات فنی موسیقی ایرانی را خوب میشناخت و از همینرو همکاریاش با شورای موسیقی رادیو ایران دستاوردی درخشان به دنبال داشت. او و هوشنگ ابتهاج و سیمین بهبهانی و عماد خراسانی با حضورشان در این شورا، نقشی مهم در پیوند میان شعر و موسیقی و بالا بردن کیفیت برنامۀ «گلهای تازه» در رادیو ایران داشتند.
همکاری فریدون مشیری با این شورا تا سال 1357 ادامه مییابد. مشیری در تمام این سالها به کار اداری در وزارت پست و تلگراف نیز ادامه میدهد. او که مدتی هم، از سال 1327، بهعنوان تلگرافچی مورس در اداره تلگراف تجریش کار میکند، در سال 1350 به مدیر کلی روابط عمومی شرکت مخابرات منصوب و در سال 1354 مشاور مطبوعاتی مدیر عامل شرکت مخابرات ایران میشود.
در سال 1352 به هامبورگ و پاریس و در سال 1354 برای دیدار از نمایشگاه هنر اسلامی به لندن سفر میکند.
سفر به هندوستان و سخنرانی در کشمیر برای استادان زبان فارسی در سراسر هند، شرکت در سمینار شاهنامۀ فردوسی و انتشار کتاب «از خاموشی» از دیگر فعالیتهای فرهنگی و ادبی فریدون مشیری در سالهای پیش از انقلاب است.
مشیری در سال 1357 از اداره پست و تلگراف بازنشسته میشود. در همین سال برای مدتی کوتاه در شرکت عمران و نوسازی تهران مشغول به کار میشود اما کار در این شرکت تا بهمن ماه بیشتر ادامه نمییابد.
سالهای بعد از انقلاب تا خاموشی
فریدون مشیری اگرچه در سالهای بعد از انقلاب دیگر سِمَتِ اجرایی در حوزه فرهنگ نداشت اما به کار ادبی ادامه داد و آثار زیادی منتشر کرد و همچنین در ایران و خارج از ایران به سخنرانی پرداخت.
در سال 1364 منتخبی از اشعارش با عنوان «ریشه در خاک» منتشر میشود و در سال 1365 کتاب «مروارید مهر». در سال 1367 کتاب «آه باران» را چاپ میکند و در سال 1371 کتاب «از دیار آشتی» را.
در سال 1372 کتابی با عنوان «با پنج سخنسرا» منتشر میکند که شامل اشعاریست که برای پنج شاعر بزرگ کلاسیک ایران، حافظ، فردوسی، خیام، نظامی و سعدی، سروده است.
در سال 1375 کتاب «لحظهها و احساس» را منتشر میکند و در همین سال برای شرکت در یک شب شعر به آلمان میرود.
در سال 1377 مجموعۀ «یک آسمان پرنده» و «دلاویزترین» از او به چاپ میرسد. در این سال در بیست و سه شهر و ایالت امریکا شعرخوانی و سخنرانی میکند و همچنین برای سخنرانی به شهرهای فرانکفورت، برلین و دوسلدورفِ آلمان سفر میکند.
مجموعۀ «زیبای جاودانه» با مقدمهای از عبدالحسین زرینکوب و کتاب «آواز آن پرنده غمگین» دیگر کتابهاییاند که مشیری در سال 1377 منتشر میکند.
در سال 1378 جوانان فرهنگدوست مراسمی بزرگ را در گرامیداشت فریدون مشیری در پارک نیاوران برگزار میکنند. در همین سال کتاب «به نرمی باران»، که جشننامۀ فریدون مشیری است، منتشر میشود.
مشیری در این سال در جزیره کیش در بزرگداشت بزرگان موسیقی سخنرانی میکند و همچنین منتخبی از اشعار شاعران معاصر ایران را در کتابی با عنوان «شکفتنها و رستنها» گردآوری و منتشر میکند. در کتاب «شکفتنها و رستنها» اشعاری از بیشمار شاعر ایرانی معاصر، با سبک و سیاقها و گرایشهای فکری و زیباییشناختی گوناگون، از دوره قاجار و مشروطه به بعد، گردآوری شده است.
فریدون مشیری در سال 1379 کتاب «تا صبح نمناک اهورایی» را منتشر میکند. سخنرانی در دانشگاه شیراز و شرکت در مراسم روز پزشک در همدان از دیگر فعالیتهای او در این واپسین سال زندگیاش است.
او اشعارش را با صدای خود نیز خوانده و ضبط کرده است.
مشیری سالهای آخر عمر را با بیماری سرطان خون درگیر بود و سرانجام در سوم آبانماه 1379 بر اثر همین بیماری درگذشت.
بازتاب نفس صبحدمان
کلیات اشعار فریدون مشیری در کتابی دو جلدی با عنوان «بازتاب نفس صبحدمان» منتشر شده است. این کتاب شامل تمامی اشعار این شاعر محبوب و مشهور و مطرح معاصر است.
کتاب «بازتاب نفس صبحدمان» را میتوانید با رجوع به لینک زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/148306
همچنین آثار دیگری از فریدون مشیری، شامل بعضی دفترهای شعر، گزیدههای اشعار و نیز کتابی درباره او، را میتوانید با رجوع به لینکهای زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/2061
https://www.bennubook.com/book/150098
https://www.bennubook.com/book/1521916
https://www.bennubook.com/book/151815
https://www.bennubook.com/book/123369
https://www.bennubook.com/book/1291
https://www.bennubook.com/book/151848
https://www.bennubook.com/book/148743
دیدگاهتان را بنویسید