فروغ فرخزاد در کنار شاعرانی چون احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، یدالله رویایی و سهراب سپهری یکی از شاعرانیست که با اتکا به سنتی که نیما در شعر فارسی پایه گذاشت و در عین حال فَرارَوی از آن سنت و دستیافتن به سبک و زبان و لحنی شخصی در شعر خود، دستاوردهای تازهای را در شعر مدرن ایران رقم زدند و میراث نیما را وسعت بخشیدند و خود پایهای شدند و زمینهای فراهم کردند برای تحولها و نوآوریهای دیگر در شعر مدرن ایران. با مجله بنوبوک همراه باشید تا به بیوگرافی فروغ فرخزاد و معرفی آثار او بپردازیم.
اگر احمد شاملو، با گرفتن وزن بیرونی از شعر و جایگزین کردن نوعی موسیقی درونی از طریق به کار گرفتن زبانی آرکاییک و حماسی در شعر خود و جاهایی هم با کمک ظرفیتهای غنی زبان و فرهنگ عامه، راه تازهای را در شعر نو فارسی گشود و اخوان، با کاربست زبانی حماسی که متأثر از سبک فاخر خراسانی و بهویژه زبان فردوسی بود، شعر نیمایی را به سنتهای ریشهدار شعر فارسی و بخشی از میراث شعری کلاسیک پیوند زد، فروغ فرخزاد، ضمن بهرهگیری از دستاوردهای نیما، به شیوه و زبانی در شعر دست یافت که در آن از قاطعیت مردانۀ شعر شاعرانی چون شاملو و اخوان خبری نبود.
زنانگیِ شعر فروغ را در اشعار متأخرش، بیش از محتوا و مضمون این اشعار، باید در زبان و سبک خاص او در شعر جستوجو کرد؛ سبکی که در آن بینش تغزلی، عشق و به تعبیر محمد مختاری «درک حضور دیگری» با نوعی اضطراب و طنز شکاکانه آمیخته است؛ طنزی که زایش و ویرانی را به صورت توأمان و انگار به شکل دو عنصر جدانشدنی در خود دارد.
زبان شعر فروغ فرخزاد، در دورانی که او سبک شخصی خود را در شعر پیدا کرد، برآمده از جزئیات مادی و ملموس و اشیاء و نمادها و نشانههای مرتبط با زندگی روزمره شهری است.
فرخزاد خود در مقالهای با عنوان «نگرشی بر شعر امروز» درباره زبان شعر مینویسد: «تنها فصاحت کافی نیست، شعر امروز باید با زبان جانداری صحبت کند. یک زبان لخت و بیرحم و هماهنگ با آنچه که در لحظات زندگی امروز جاری است.» او آنگاه مثالی میآورد که به خوبی حساسیتاش را نسبت به انتخاب مادیترین و ملموسترین کلمات نشان میدهد: «به یاد میآورم که در یکی از شعرهایم کلمه گوشت را آورده بودم و این شعر، به علت استعمال این کلمه، مورد ایراد و اعتراض عده زیادی قرار گرفت. و یکی از دوستان به من پیشنهاد کرد که به جای کلمه گوشت کلمه کالبد را انتخاب کنم یعنی در عوض گوشت خوشبو بنویسم کالبد خوشبو زیرا او معتقد بود کلمه گوشت به علت یک سابقه ذهنی، انسان را مستقیما به یاد گوشتهایی که در دکان قصابی به چنگک آویزان میکنند میاندازد. اما من هنوز هم از تغییر این کلمه پشیمانم زیرا که من میخواستم بگویم گوشت نه کالبد و گوشت کلمهای است که مفهوم مادیتر و قابل لمستری دارد و این مفهوم، مفهوم احساس من بود. سوابقی که اشخاص در ذهن خود از کلمات مختلف دارند چه ارتباطی با کار من میتواند داشته باشد. اگر کلمه گوشت برای علاقهمندان شعر فارسی تنها مفهوم گوشت دکان قصاب را دارد به دلیل این است که آنها نخواسته یا نتوانستهاند برای آن مفهوم عالیتر و انسانیتری قایل شوند و وظیفه من نیست که کلمات شعرم را در حد پسند آنها تنظیم کنم، بلکه آنها هستند که باید برای مفهوم کلمات میزان ذوق و ادراک خود را افزایش دهند.»
در شعر فروغ، جزئیات ملموس مادی با زبان و لحنی ساده و صریح به امور کلی تعمیم مییابند. سرودن به این شیوه گرچه شاید در نگاه نخست ساده بنماید، اما نمونههای ناموفق و سادهانگارانه این نوع شعر نشان داده است که درآوردنِ آن کار سادهای نیست و همین دشواری در عین سادگیست که شعر فروغ را شاخص میکند، اگرچه عمر او کفاف نداد که سبک شخصی و شیوه و زبانی را که در شعر به آن دست یافته بود وسعت بخشد و مرگ زودهنگاماش باعث شد که کارش نیمهکاره بماند اما همین مقدار از میراث شعری فروغ فرخزاد که به جا مانده است دستاوردی قابل توجه و مهم در شعر مدرن فارسی است. در ادامه مروی کردهایم بر زندگی و آثار او:
زادهشدن در فصل سرد
نام کاملش فروغالزمان فرخزاد عراقی است و زاده هشتم دیماه 1313 در کوی خادم آزاد در محله امیریه تهران.
البته تاریخ تولدش به روایتی هم پانزدهم دیماه بوده اما یکبار خواهرش پوران فرخزاد با اعلام تاریخ درست تولد او، یعنی هشتم دیماه، از شرححالنویسان خواست که این اشتباه را تصحیح کنند.
پدرش تفرشی بود و مادرش کاشانیتبار. فروغ فرزند چهارم خانواده بود.
انشانویسِ چیرهدستی که از زنگِ انشا متنفر بود
فروغ دوره دبیرستان را، تا کلاس سوم، در دبیرستان «خسرو خاور» گذراند. انشانویس خوبی بود و از زنگ انشا متنفر، چون بابت انشاهای خوبی که مینوشت توبیخ میشد. معلم انشا ظنین بود که فروغ انشاهایش را از کتابها میدزدد.
سوم دبیرستان را که تمام کرد به هنرستان بانوان رفت و دورههای خیاطی و نقاشی را گذراند. در این هردو هنر مستعد بود گرچه بعدها استعداد شاعریاش بر استعدادهای دیگر غالب شد و راه شاعری را برگزید و البته در سینما هم خود را مستعد نشان داد.
ازدواج با پرویز شاپور
در سال 1330 فروغ، درحالیکه شانزده سال بیشتر نداشت، عاشق پرویز شاپور شد. شاپور پسرخاله مادر فروغ بود و بعدها با نوشتههای طنزآمیزی که احمد شاملو نام «کاریکلماتور» بر آنها نهاد، به یکی از چهرههای شاخص طنز ادبی در ایران بدل شد.
ازدواج فروغ و شاپور دیری نپایید و در سال ۱۳۳۴ به جدایی انجامید. حاصل این ازدواج پسری بود به نام کامیار که بعد از جدایی پدر و مادر، فروغ حق دیدن او را نداشت.
کامیار شاپور بعدها به کمک عمران صالحی نامههای عاشقانه فروغ به پرویز شاپور را در کتابی با عنوان «اولین تپشهای عاشقانه قلبم: نامههای فروغ فرخزاد به همسرش پرویز شاپور» منتشر کرد.
کتاب «اولین تپشهای عاشقانه قلبم» را میتوانید با رجوع به لینک زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/157329
تولد شاعر
نخستین بار با انتشار مجموعه شعر «اسیر» در سال 1331 است که فروغ فرخزاد بهعنوان شاعر اعلام وجود میکند و این درحالیست که هفده سال بیشتر ندارد. سرودن شعر را البته کمی پیشتر، یعنی از سیزده چهارده سالگی، آغاز کرده است.
فروغ خود بعدها درباره شعرهای اولیهاش به زبانی آمیخته به طنز میگوید: «وقتی سیزده یا چهارده ساله بودم، خیلی غزل میساختم، و هیچ وقت هم آنها را چاپ نکردم. وقتی غزل را نگاه میکنم با وجود اینکه از حالت کلی آن خوشم میآید به خودم میگویم: خوب، خانم، کمپلکس غزلسرایی آخر تو را هم گرفت.»
اولین مجموعه شعر فروغ فرخزاد نشان از شاعری سخت احساسی و سانتیمانتال داشت و تا دو مجموعه شعر بعدیاش، یعنی «دیوار» و «عصیان» هم بیشوکم به همین راه رفت.
دفتر شعر «دیوار» در سال 1335 منتشر شد و «عصیان» یک سال بعد از آن. با «عصیان» دوره اول شاعری فروغ به پایان میرسد. او این دوره از شاعری خود را در گفتوگویی که در سی سالگیاش با او شده است، اینگونه به باد انتقاد میگیرد: «من سی ساله هستم و سی سالگی برای زن سن کمال است، اما محتوی شعر من سی ساله نیست. جوانتر است. این بزرگترین عیب است در کتاب من. باید با آگاهی و شعور زندگی کرد. من مغشوش بودم. تربیت فکری از روی یک اصول صحیح نداشتم. همینطور پراکنده خواندهام و تکه تکه زندگی کردهام، و نتیجهاش این است که دیر بیدار شدهام…»
سینما، گلستان و تولدی دیگر
در سال 1337 علاقه به سینما و به دنبال آن آشنایی با ابراهیم گلستان به نقطه عطفی در زندگی هنری فروغ فرخزاد بدل میشود؛ نقطه عطفی که به انتشار مجموعه شعر «تولدی دیگر» در سال 1343 میانجامد؛ مجموعهای که به «ا.گ» (ابراهیم گلستان) تقدیم شده است.
فروغ در سال 1337، بهواسطه یک آشنا، برای کار در استودیو گلستان به ابراهیم گلستان معرفی میشود. گلستان، آنطور که خود در گفتوگو با پرویز جاهد در کتاب «نوشتن با دوربین» گفته است، از همان اول به فروغ میگوید که برای کار در استودیو باید شخصیتش را، بهعنوان یک کارمند استودیوی فیلمسازی، از شخصیت شاعرش مجزا کند.
فروغ در استودیو گلستان مشغول به کار میشود و خیلی زود فنون سینما را میآموزد. در سال 1338 برای مطالعه در زمینه تهیه فیلم به انگلستان سفر میکند. بعد از بازگشت از این سفر است که اولین تلاشهای عملیاش را در عرصه سینما آغاز میکند. در سال 1339 در فیلم کوتاه ابراهیم گلستان درباره مراسم خواستگاری، که بهسفارش مؤسسه ملی فیلم کانادا ساخته شده، بازی میکند.
در سال 1340 دوباره به انگلستان میرود و وقتی برمیگردد فیلمی یک دقیقهای برای صفحه نیازمندیهای روزنامه «کیهان» میسازد.
خانه سیاه است
در بهار سال 1341 فروغ، با فکر ساختن فیلمی درباره بیماری جذام و برای تدارک مقدمات ساخت این فیلم، به تبریز میرود و بعد از این سفر، در پاییز همین سال، دوباره به تبریز سفر میکند و فیلم مستند »خانه سیاه است» را میسازد. فیلم «خانه سیاه است» جایزه بهترین فیلم مستند را در جشنواره اوبرهاوزن برای فروغ به ارمغان میآورَد.
فروغ بعد از «خانه سیاه است» مستندی برای مؤسسه «کیهان» میسازد که درباره مراحل انتشار یک روزنامه است.
بازی در فیلم ناتمام «دریا» و همچنین بازی در صحنهای از فیلم «خشت و آینه» – هر دو از ساختههای ابراهیم گلستان – و نوشتن یک فیلمنامه، از دیگر فعالیتهای سینمایی فروغ فرخزاد در سالهاییست که سینما سخت او را به خود مشغول کرده بود.
در پاییز سال 1342 در نمایش «شش شخصیت در جستوجوی نویسنده»، اثر لوییجی پیراندلو، بهکارگردانی پری صابری، بازی میکند و در زمستان 1343 دفتر شعر «تولدی دیگر» را منتشر میکند.
انتشار کتاب «تولدی دیگر» خبر از تولد شاعری نوپرداز با سبکی خاص خود و مستقل از سبک دیگر شاعران نوپرداز مطرح آن دوران میدهد. فروغ با کتاب «تولدی دیگر» نشان میدهد که از دفترهای شعر قبلی خود فاصلهای جدی گرفته و محکمتر پا به میدان شعر ایرانی معاصر گذاشته است.
کتاب «تولدی دیگر» توجه منتقدان ادبی را به خود جلب میکند. این کتاب اما تازه آغاز راهیست که مرگ زودهنگام فروغ آن را ناتمام میگذارد.
در همان سال انتشار کتاب «تولدی دیگر»، یعنی 1343، فروغ نمایشنامه »ژان مقدس» اثر جورج برنارد شاو و سیاحتنامه هنری میلر در یونان به نام «ستون سنگی ماروسی» را هم ترجمه میکند.
فروغ نمایشنامه «ژان مقدس» را، که شرح زندگی ژاندارک است، برای اجرا ترجمه کرده بود و قرار بود خودش هم در این نمایش نقش ژاندارک را بازی کند.
در سال 1344 دو فیلم درباره فروغ فرخزاد ساخته میشود؛ یکی فیلمی نیمساعته که از طرف سازمان یونسکو ساخته شده و دیگری فیلمی پانزده دقیقهای که برناردو برتولوچی – کارگردان مشهور ایتالیایی – در سفر به ایران درباره فروغ ساخته است.
در سال 1345 فروغ که پیشتر هم به ایتالیا سفر کرده بود، بار دیگر به این کشور میرود و در دومین جشنواره فیلم «مؤلف» شرکت میکند. در همین سال از کشور سوئد به او پیشنهاد میشود که برای فیلمسازی به این کشور برود و فروغ این پیشنهاد را میپذیرد.
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
آخرین دفتر شعر فروغ فرخزاد کتاب «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» است؛ کتابی که اولین بار در سال 1352، یعنی هفت سال بعد از مرگ فروغ، منتشر میشود.
فروغ در روز ۲۴ بهمن ۱۳۴۵، هنگام رانندگی در جاده دروس- قلهک، بر اثر تصادف کشته میشود. شعرهای او در کتاب «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» نشان میدهد که در حال عمقدادن بیشتر به سبکی بوده که در «تولدی دیگر» آن را پیدا کرده بوده است. تازه اما در آغاز راه بود؛ راهی که مرگ آن را ناتمام گذاشت.
رضا براهنی درباره کتاب «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» فروغ مینویسد: «فرخزاد روح ناب یک پنجره دید است، طوری که گویی دیگر از چارچوب پنجره خبری نیست و فقط یک دید، البته دیدی کاملا عاشقانه، تمام اشیاء یک باغ را به رستخیز عاطفی دعوت میکند. فرخزاد در فصل سرد کوشید که به این حالت تغزل فلسفی دست یابد، ولی تکنیک و فرم، هنوز قدرت کامل نیافته بود و اگر زنی با حساسیت عمیق شعری فرخزاد پیدا شود میتواند از فصل سرد فرخزاد شروع کند و بکوشد ظرفیتهای موجود را به جامعیت قدرت تکنیک تجهیز کند، ولی متاسفانه پیدا شدن چنین زنی سالها وقت میخواهد.»
دفترهای شعر فروغ فرخزاد، از نخستین دفتر شعرش که کتاب «اسیر» است تا آخرین آنها یعنی «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» بعدها همه در کتابی واحد منتشر شدند.
کتابهای «دیوان اشعار فروغ فرخزاد» و «فروغ فرخزاد: مجموعه سرودهها» را، که کتابهایی شامل همۀ دفترهای شعر او هستند، و همچنین منتخبهایی از شعرهایش و آثاری درباره او را میتوانید با رجوع به لینکهای زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/1520540
https://www.bennubook.com/book/1891
https://www.bennubook.com/book/157992
https://www.bennubook.com/book/157813
https://www.bennubook.com/book/980475
https://www.bennubook.com/book/980468
https://www.bennubook.com/book/1521341
https://www.bennubook.com/book/960
https://www.bennubook.com/book/100379
https://www.bennubook.com/book/16603
https://www.bennubook.com/book/1820
دیدگاهتان را بنویسید