در اوایل دهۀ 90 میلادی، یعنی سال 1993، ترجمۀ انگلیسی رمانی از یک نویسنده برزیلی ولولهای در جهان به پا کرد. این رمان «کیمیاگر» نام داشت و نویسنده آن پائولو کوئیلو؛ کسی که بعد از خوشدرخشیدن «کیمیاگر» به یکی از محبوبترین نویسندگان دنیا بدل شد و در ایران هم کتابخوانهای بسیاری جذب آثارش شدند و در سال 1379 سفری هم به ایران کرد و با مخاطبان ایرانیاش دیدار کرد.
پائولو کوئیلو نویسندهایست که در آثارش از عوالم معنوی و درونی انسان، از ناخودآگاه جمعی و نمادهای آن و از عرفان و سیر و سلوک و تحول روحی و معنوی آدمی میگوید. او نویسنده عوالمیست ورای عوالم مادی. نماد و تمثیل و رمز یکی از ویژگیهای آثار کوئیلو است. با مجله بنوبوک همراه باشید تا بیشتر با پائولو کوئیلو آشنا شویم.
معنویت و عرفانی که کوئیلو در آثارش از آن سخن میگوید، وامگرفته از فرهنگها و اقوام و ملل گوناگون است. عرفان کوئیلو یک عرفان تلفیقی است که عناصر سازنده آن از نقاط گوناگون جهان گرد آمدهاند. او با آشتیدادن این عناصر، که هرکدام از اعماق فرهنگ ملتی و قومی آمدهاند، وحدتی پدید آورده است که ماحصل آن را در آثارش میبینیم.
چه بسا از منظر یونگی کوئیلو را بتوان نویسندهای بهشمار آورد که به ناخودآگاه جمعی انسانهایی در اقصی نقاط عالم تلنگر میزند و عناصری از این ناخودآگاه جمعی را احضار و احیا میکند.
در ادامه مروری کردهایم بر زندگی و بعضی آثار این نویسنده محبوب و پرفروش برزیلی.
تولد، نوجوانی، عصیان و مؤسسۀ روانی
پائولو کوئیلو (Paulo Coelho)، متولد 1947 در شهر ریودوژانیرو است. مادر کوئیلو زنی خانهدار و پدرش مهندس بود.
کوئیلو از نوجوانی سودای نویسندگی در سر داشت. خانوادهاش اما مخالف بودند و نمیخواستند پسرشان نویسنده بشود.
نوجوانیاش با سرکشیها و ناآرامیها و سنتشکنیهایی گذشت که کار او را به مؤسسهای روانی کشاند. اما از این مؤسسه فرار کرد.
سربهراهی و عصیان دوباره، هیپیگری و ترانهسرایی
کوئیلو، بعد از بعد از مدتی سرکشی و تمرد از عرفهای اجتماعی و خانوادگی، ترجیح داد به خواستۀ مادر و پدرش تن بدهد. برای همین در مدرسۀ حقوق اسم نوشت و آرزوی نویسندگی را به کناری نهاد. گویی تصمیم گرفته بود سربهراه شود و بشود همان فرزند ایدئالی که مادر و پدرش میخواستند.
سربهراهیِ پسرِ عصیانگر و بیقرار اما دیری نپایید و کوئیلو بار دیگر از خواست پدر و مادر تمرد کرد، عرفهای اجتماعی را زیر پا گذاشت و زندگیای هیپیوار را در پیش گرفت و در هیئت یک هیپی راهی سفر به جاهای مختلف شد.
به برزیل که برگشت ترانهسرا شد، اما در دهۀ 70 میلادی دولت برزیل او را به خاطر شعرهایش دستگیر کرد.
و سرانجام؛ نویسندگی
کوئیلو، به جز ترانهسرایی، مدتی هم به روزنامهنگاری و بازیگری و کارگردانی تئاتر پرداخت و سرانجام به رؤیای دیرین خود که نویسندهشدن بود رسید. اگرچه زود و با همان اولین آثارش به شهرت دست نیافت.
از اولین کتاب او، با عنوان «آرشیوهای جهنم» که در سال 1982 منتشر شد، بهعنوان تجربهای شکستخورده در نویسندگی یاد میشود. کوئیلو چهار سال بعد از انتشار این کتاب، یعنی در سال 1986، مدتی با گروهی به نام راهنمای عملی خونآشامی همکاری کرد، اما پیبردن به ماهیت این گروه باعث دلزدگیاش شد و گروه را ترک کرد.
در همین سالِ 1986 بود که نقطۀ عطفی در زندگیاش رقم خورد که مقدمهای شد برای تبدیلشدن او به نویسندهای با شهرت و محبوبیت جهانی.
پیادهروی طولانی و کیمیای «کیمیاگر»
کوئیلو در سال 1986، حین یک پیادهروی طولانیِ در شمال غربی اسپانیا، تحولی معنوی را از سر گذراند و این نقطۀ عطفی را در زندگیاش رقم زد. او در این پیادهروی از جاده سانتیاگو، که از جادههای مقدس مسیحیان است، گذر کرد و گذر از این جاده تجربهای عرفانی را برایش در بر داشت.
کوئیلو تجربۀ معنوی و عرفانیِ گذر از جاده سانتیاگو را در رمان «خاطرات یک مغ» بازتاب داد. این رمان در سال 1987 منتشر شد، یعنی یک سال قبل از انتشار رمان «کیمیاگر».
رمان «کیمیاگر» در سال 1988 در برزیل منتشر شد. ابتدا ناشری کوچک آن را در نهصد نسخه منتشر کرد.
ترجمۀ انگلیسی رمان «کیمیاگر» اولین بار در سال 1993 منتشر شد و دیری نگذشت که آوازه و شهرت این رمان به کشورهای دیگر جهان هم رسید و به زبانهای مختلف ترجمه شد و نام پائولو کوئیلو با آن در سراسر جهان بر سر زبانها افتاد.
رمان «کیمیاگر» چنان آوازهای یافت که رکورد تعداد ترجمه را در بین کتابهای نویسندگانی که آثارشان در زمانی که خودشان هنوز زنده بودند به زبانهای گوناگون دنیا ترجمه شده بود، شکست و نامش به همین عنوان در فهرست رکوردهای جهانی «گینس» ثبت شد.
بعد از «کیمیاگر» تا امروز
کوئیلو بعد از رمان «کیمیاگر» به محبوبیتی افسانهای دست یافت و آثار فراوانی نوشت.
او در سال 2007 به عنوان سفیر صلح سازمان ملل برگزیده شد.
کوئیلو همچنین بنیانگذار مؤسسهای به نام مؤسسۀ پائولو کوئیلو است. کار این مؤسسه کمک به کودکان و سالخوردگانِ دارای مشکلات مالی است.
کوئیلو و همسرش، کریستینا اویتیسیکا، امروزه زندگی را بین اروپا و برزیل سپری میکنند.
در ادامه به معرفی و مرور بعضی آثار او میپردازیم:
کیمیاگر
رمان «کیمیاگر»، چنانکه گفته شد، معروفترین اثر پائولو کوئیلو و رمانیست که کوئیلو با آن به نویسندهای بسیار محبوب و پرفروش تبدیل شد.
کوئیلو در رمان «کیمیاگر»، به زبان تمثیل و در قالب یک رمان نمادین عارفانه، از معنای زندگی و جستجوی این معنا میگوید.
رمان «کیمیاگر» به افسانهها و حکایتهای کهن شرقی پهلو میزند. الهامبخش کوئیلو در نگارش این رمان قصهای بوده که خورخه لوئیس بورخس آن را از کتاب «هزار و یکشب» نقل کرده است.
اما به جز قصۀ کتاب «هزار و یکشب» که بورخس آن را بازنویسی کرده و کوئیلو در کیمیاگر از آن الهام گرفته است، از شباهت «کیمیاگر» با حکایتی در مثنوی مولوی نیز سخن رفته است.
رمان «کیمیاگر» را همچنین با «شازده کوچولو»ی آنتوان دو سنت اگزوپری و «سیذارتا»ی هرمان هسه مقایسه کردهاند.
کوئیلو در رمان «کیمیاگر»، با الهام از حکایتهای عرفانی کهن و افسانههای قدیمی و آیینها و سنتهای گوناگون و تلفیق اینها با یکدیگر و خلق داستانی تمثیلی، ماجرای سیر و سلوکی را روایت میکند که در نهایت به تحولی درونی و معنوی در شخصیت اصلی رمان میانجامد.
در رمان «کیمیاگر» حکایتهای آشنای مربوط به سفر و جستجوی گنج، دستمایۀ قصهگویی قرار گرفتهاند. سفر و گنج اما در این رمان، تمثیلهایی برای سیر و سلوک درونی و سفر معنویاند. به بیانی دیگر در «کیمیاگر» جستجوی گنجِ مادی به کشفی معنوی میانجامد.
شخصیت اصلی رمان «کیمیاگر» چوپانی اسپانیایی به نام سانتیاگو است که مدام خواب گنجی مدفون در کنار اهرام مصر را میبیند. سانتیاگو میرود تا تعبیر این خواب مکرر را دریابد. به او میگویند که برای جستجوی گنج راهی مصر شود. سانتیاگو بار سفر میبندد و به جانب مصر میرود و در طول این سفر ماجراهایی برایش اتفاق میافتد که به تحول معنویاش میانجامد. سانتیاگو در نهایت حقیقتی مهم را درباره معنای زندگی و آنچه در پی آن است درمییابد.
رمان «کیمیاگر» را همچنین میتوان رمانی انگیزشی در زمینۀ خودیاری نیز به حساب آورد.
پائولو کوئیلو در رمان «کیمیاگر»، در قالب داستانی تمثیلی و مبتنی بر استعاره و نماد، از جستجوی معنوی انسان برای رسیدن به هدف خویش سخن میگوید و از ارتقای معنوی آدمی در طول این جستجو.
کوئیلو در «کیمیاگر» میخواهد این نکته را با خواننده در میان بگذارد که گوهری که میجوید و به خاطرش گرد جهان را میگردد در ژرفای وجود خود او نهفته است و انسان فقط باید راه و روشِ پیدا کردن این گوهر را پیدا کند.
رمان «کیمیاگر» همچنین حاوی این پیام است که اگر کسی چیزی را با تمام وجود و از تَهِ دل بخواهد به روح جهان نزدیک میشود و همهچیز دست به دست هم میدهند تا او به خواستهاش برسد.
ترجمۀ دلآرا قهرمان از رمان «کیمیاگر» را میتوانید با رجوع به لینکهای زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/1519724
https://www.bennubook.com/book/1519723
کوه پنجم
رمانی برگرفته از کتاب مقدس. پائولو کوئیلو رمان «کوه پنجم» را با الهام از سرگذشت ایلیای نبی (الیاس نبی) که در بخش عهد عتیق کتاب مقدس آمده، نوشته است.
کوئیلو در رمان «کوه پنجم» شرح گریز ایلیای نبی از فنیقیه و رسیدن او به شهرِ اکبر در نزدیکی کوه پنجم و سرگذشت او در این شهر و نیز سلوک درونی و معنوی او را روایت میکند.
ایلیا بر اثر ستم پادشاهی به نام آخاب از سرزمین خود فرار میکند و در شهری به نام اکبر مقیم میشود. ایلیا، در جریان این گریز و اقامت در شهر اکبر، با زنی بیوه که پسری دارد، آشنا میشود. این آشنایی به یکی از نقاط عطف زندگی ایلیا بدل میشود و آتش عشق را در دل او شعلهور میکند. زن میمیرد و بعد از مرگش ایلیا از پسرِ او نگهداری میکند.
پائولو کوئیلو در رمان «کوه پنجم» از سیر و سلوک و مکاشفۀ درونی و عشق و مراتب و انواع آن سخن میگوید و اینگونه زندگی و سرگذشت پر از درد و رنج ایلیای نبی را دستمایهای برای طرح دیدگاههای عرفانی خود قرار میدهد.
کوئیلو در رمان «کوه پنجم»، در عین اینکه رنج را به تصویر میکشد، به ستایش عشق و امید میپردازد. ایلیا در این رمان، رنجها و سختیها را تحمل میکند اما تسلیم نومیدی نمیشود و امید را در دل خود زنده نگه میدارد.
ترجمۀ دلآرا قهرمان از رمان «کوه پنجم» را میتوانید با رجوع به لینک زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/9551
کنار رودخانۀ پیدرا نشستم و گریه کردم
داستانی درباره عشق. «کنار رودخانۀ پیدرا نشستم و گریه کردم» قسمت اول از سهگانهایست که کوئیلو در آن یک هفته از زندگی آدمهایی معمولی را نقل میکند و در هرکدام از این رمانها از یکی از موضوعات و مفاهیم بنیادین و تأثیرگذار بر زندگی انسان سخن میگوید.
کوئیلو در رمان «کنار رودخانۀ پیدرا نشستم و گریه کردم»، از خلال نقل داستان یک هفته از زندگی دختری جوان به نام پیلار، با رویکردی عرفانی از عشق و نیروی دگرگونساز آن میگوید و نشان میدهد که عشق میان دو انسان چگونه میتواند به عشق عرفانی بینجامد.
ترجمۀ حسین نعیمی از رمان «کنار رودخانۀ پیدرا نشستم و گریه کردم» را میتوانید با رجوع به لینک زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/115190
ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
داستانی درباره مرگ و در ستایش زندگی. رمان «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد» بخش دوم از سهگانهای است که با رمان «کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریستم» آغاز میشود.
کوئیلو در رمان «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد» یک هفته از زندگی زنی بیست و چهار ساله، اهل اسلوونی، را روایت میکند که، در حالی که در زندگیاش از خوشیها و سرگرمیهای معمولی چیزی کم ندارد و ظاهراً در رفاه و خوشی به سر میبرد، دست به خودکشی میزند چون احساس میکند چیزی در زندگیاش کم است.
ورونیکا بر اثر خودکشی نمیمیرد اما دکتر به او میگوید که بهزودی خواهد مُرد. این مواجهه با مرگ و مرگآگاهی، زندگی ورونیکا را دستخوش تحول و دگرگونی میکند. او حالا جور دیگر به زندگی نگاه میکند و خود را علاقمند به زندگی مییابد.
رمان «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد» دستمایۀ اقتباس سینمایی هم قرار گرفته است.
ترجمۀ حسین نعیمی از رمان «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد» را میتوانید با رجوع به لینک زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/115201
شیطان و دوشیزه پریم
داستانی درباب خیر و شَر. رمان «شیطان و دوشیزه پریم» سومین کتاب از سهگانۀ پائولو کوئیلو درباره یک هفته از زندگی آدمهای معمولی است. کوئیلو که در دو رمان قبلی این سهگانه، یعنی «کنار رودخانۀ پیدرا نشستم و گریه کردم» و «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد»، یک هفته از زندگی دو زن را روایت کرده و از عشق و مرگ و نیروی دگرگونساز آنها در زندگی انسان گفته بود، در رمان «شیطان و دوشیزه پریم» به نقل داستان یک هفته از زندگی مردم یک دهکده میپردازد.
رمان «شیطان و دوشیزه پریم» ماجرای مردیست که با یازده شمش طلا در چَنته و پرسشی اخلاقی – فلسفی در سَر، به دهکدهای وارد میشود. پرسش مرد این است که آیا خوبی و بدی صفاتی ذاتی و فطری در آدمیاند؟
در رمان «شیطان و دوشیزه پریم» داستان آدمهایی را میخوانیم که در محک آزمایش قرار میگیرند تا معلوم شود بین راه خدا و وسوسۀ شیطان کدام را انتخاب میکنند. آنها یک هفته وقت دارند که درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرند.
ترجمۀ ایلیا حریری از رمان «شیطان و دوشیزه پریم» را میتوانید با رجوع به لینک زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/12681
جاسوس
داستان ماتا هاری، رقصندهای مشهور و پُرآوازه، که به اتهام جاسوسی تیرباران شد. پائولو کوئیلو در رمان «جاسوس» زندگی و شخصیت این رقصنده را دستمایۀ قصهپردازی قرار داده و به کندوکاو در زندگی معمایی و پر از رمز و راز و سرنوشت تراژیک این زن پرداخته است.
ماتا هاری رقصندهای هلندی – آلمانی با نام اصلی گرترود مارگارت زله است که در دهههای آغازین قرن بیستم ناگهان به یک سلبریتی جنجالی بدل شد.
ماتا هاری رقصندهای بود که در دوران خود شیوههایی تابوشکنانه و خلاف عرف زمانه داشت و همین او را به زنی جنجالآفرین بدل کرد. او زندگی پر از اُفتوخیزی داشت و دست آخر سرگذشتش در هالهای از ابهام و رمز و راز باقی ماند.
با وقوع جنگ جهانی دوم اما شهرت ماتا هاری و اتصال او به نظامیان و سیاستمداران مسیر زندگیاش را به سویی کشاند که دست آخر با انگ جاسوسی برای آلمانیها در فرانسه دستگیر و تیرباران شد. اتهام او البته هرگز اثبات نشد و در این باره که او واقعاً جاسوس آلمانیها بوده یا نه حرفوحدیثهای بسیاری به جا ماند.
پائولو کوئیلو در رمان «جاسوس» کوشیده است، از خلال زندگی و پرونده رازآلود ماتا هاری، تصویری از زندگی و شخصیت او به دست دهد و نیز تصویری از سرگذشت انسانی که مجموعهای از شکستها و رنجها و پیروزیها و تلخیها و شادکامیها از او آدمی متمایز از آدمهای عادی زمانهاش ساخته و همین تمایز دست آخر فاجعۀ زندگیاش را رقم زده است.
ترجمۀ اعظم خرام از رمان «جاسوس» را میتوانید با رجوع به لینک زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/151397
عشق ورای ایمان
کتابی در ستایش عشق. پائولو کوئیلو در کتاب «عشق ورای ایمان: موهبت الهی» به احیای کتابی از هنری دراموند، مُبلّغ مذهبی و واعظ اسکاتلندی، دست زده و روایت خود را از این کتاب قدیمی به دست داده است.
هنری دراموند مردیست که در جوانی به جستجوی معنای زندگی راهی سفر میشود. او واعظ و مبلّغ مذهبی بود، اما هرگز رسماً به کسوت روحانیون مسیحی درنیامد. دراموند علوم طبیعی درس میداد و در کنار آن در جمعهای کوچک بهطور غیررسمی به موعظه میپرداخت. در سال 1890 کتابی از او با عنوان «موهبت الهی» به چاپ رسید که کتابی درباره عشق بود و بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
کتاب «موهبت الهی» همان کتابی است که کوئیلو در کتاب «عشق ورای ایمان» آن را پایه و اساس طرح دیدگاههای خود درباب فضیلت عشق قرار داده است. کوئیلو در کتاب «عشق ورای ایمان» از هنری دراموند کمک میگیرد تا دیدگاههای خود را درباره نیروی سازنده عشق از زبان او بیان کند.
کتاب «عشق ورای ایمان» کتابیست که خوانندگانش را به درک نیروی عظیم عشق الهی دعوت میکند و به زبانی ساده برای آنها توضیح میدهد که چرا عشق از همهچیز برتر است و اگر عشق در دلِ کسی باشد او همۀ فضیلتهای دیگر را نیز به نیروی این عشق خواهد داشت.
پائولو کوئیلو در کتاب «عشق ورای ایمان» از زبان دراموند به مخاطبان خود میگوید که تنها ایمان و امید و عشق جاودانهاند و از میان اینها عشق از همه برتر است، چرا که بدون عشق، ایمان حقیقی نیز در کار نخواهد بود، اما وقتی عشق باشد ایمان هم هست و همۀ فضیلتهای دیگر نیز زمانی به دست میآیند که عشق در دل آدمی شعلهور باشد.
به اعتقاد کوئیلو ایمان بدون عشق، نیکوکاری بدون عشق و هر فضیلت دیگری بدون عشق کامل نیست و عشق است که باعث میشود ما در معنای واقعی به این فضیلتها دست یابیم و آنها را درونیِ وجود خود کنیم.
کوئیلو در کتاب «عشق ورای ایمان» میگوید که ایمان واقعی با عشق است که میسر میشود و به جز این نمیتوان نام ایمان بر آن نهاد. او در این کتاب، از زبان دراموند، عناصر برسازنده عشق را برمیشمارد تا نشان دهد که بدون این عناصر عشق حقیقی محقق نمیشود.
در کتاب «عشق ورای ایمان» نقل عشق با حکایتها و داستانهایی همراه شده است تا بحث درباب عشق و اهمیت آن، برای مخاطبان هرچه جذابتر و ملموستر بشود.
ترجمۀ اعظم خرام از کتاب «عشق ورای ایمان: موهبت الهی» را میتوانید با رجوع به لینک زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/154889
به جز آنچه معرفی شد، آثار دیگری از پائولو کوئیلو را نیز میتوانید با رجوع به لینکهای زیر بهصورت آنلاین از سایت بنوبوک خریداری کنید:
https://www.bennubook.com/book/9552
https://www.bennubook.com/book/115194
https://www.bennubook.com/book/16880
https://www.bennubook.com/book/3764
دیدگاهتان را بنویسید